
پشت صحنه برنامه “حق با مشتری است”
“کورپوریت ویدئو” Video Corporation یا ویدئوهای شرکتی که در ایران بیشتر به نام مستند صنعتی، کلیپهای صنعتی و رپرتاژآگهی میشناسیم، به فیلمهایی گفته میشود که برای شرکتها، بنگاهها و سازمانها ساخته میشوند تا از طریق آن خدمات، محصولات، روند تولید کالا، برنامههای آتی سازمان، اهداف و … به مخاطبان و مشتریان معرفی شوند. این فیلمها معمولا در سایتها، صفحات شبکههای مجازی مثل اینستاگرام، آپارات، یوتیوب و … بارگذاری میشوند تا به صورت ضمنی تبلیغی برای سازمان صورت گیرد.
نکات مهم در تولید ویدئوهای شرکتی
پیش از تولید حتما بایستی فیلمنامه (همراه با نریشن کامل) نوشته شود. این بدان معنا نیست که فیلمنامهای کامل مانند آنچه که در فیلمهای داستانی اتفاق میافتد داشته باشید. این فیلمنامه روند فیلم را شرح میدهد و باعث میشود کارگردان در روند کار سرگردان نباشد و بداند که فیلم نهایی از کجا شروع شده و به کجا ختم خواهد شد. البته بار اصلی این موضوع بر دوش نریشن یا همان گفتار فیلم است که بایستی به طور کامل قبل از تصویربرداری نوشته شده و به تایید کارفرما یا همان صاحب حقوقی فیلم که مدیر عامل سازمان است، برسد.
خط روایی ویدئوهای شرکتی یا همان مستند صنعتی در سه مرحله آماده میشود:
۱- پیش از تولید. بر اساس مستندات و شناخت نسبی نویسنده و کارگردان مشخص است که چه چیزهایی باید ضبط شوند. آنها را فهرست کنید. شاید حتی رویدادی که قرار است از آن فیلمبرداری کنید به صورت واقعی و به هردلیلی در هنگام ضبط پیش نیاید. اما با مراجعه به فیلمنامه اولیه آن را به خاطر خواهید آورد و در صورت لزوم بازسازی خواهید کرد.
۲- مرحلهی تولید: بعضی از مسایل در هنگام فیلمبرداری برای کارگردان مشخص میشوند. همچنین گاهی اتفاقاتی در زمان فیلمبرداری روی میدهد که میتواند به خط روایی فیلم کمک کند.
۳- پس از تولید: در زمان تدوین خط روایی نهایی با توجه به فیلمنامه و نریشنی که تهیه شده است، شکل میگیرد. اما فراموش نکنید که این مرحله مهم و اساسی است. بعضی از همکاران من همه چیز را به میز تدوین میسپارند که درست نیست. تجربه نشان داده تهیه نریشن بعد از فیلمبرداری نتیجهی خوبی در پی ندارد. زیرا ممکن است به فیلمبرداری مجدد نیاز باشد که این موضوع هزینهی تولید را افزایش میدهد.
نکته مهم: هرجا که میتوانید احساسات را وارد فیلم کنید یا دست به کاری غیرمنتظره بزنید. کاری کنید تا مخاطب با فیلم همراه شود و احساسات او برانگیخته شود. معنای برانگیخته شدن احساسات مخاطب این است که شما در کار خود موفق شدهاید.
توصیههای مهم:
۱- گفتار متن (نریشن) را قبل از فیلمبرداری آماده کنید. این متن به شما کمک میکند تا بدانید تقریبا برای هر بخش به چه مقدار راش نیاز دارید. متن نریشن با اتفاقاتی که در زمان فیلمبرداری و بعد تدوین روی میدهد میتواند دستخوش تغییر شود.
۲- قرار نیست نریشن اتفاقات تصویر را برای مخاطب بازگو کند. بگذارید کارکرد خودش را داشته باشد. از توضیح واضحات دوری کنید.
۳- تجربه نشان داده که در برخی از مسایل مانند متن نریشن سفارش دهنده بهترین مشاور است. تا جایی که لازم است مشتری را در روند نوشتن متن دخیل کنید و البته با مدیریت درست از دخالت او در کار تخصصیتان جلوگیری کنید. بودن کارشناسی در کنار شما در هنگام فیلمبرداری میتواند کار را به نظر مشتری نزدیکتر کند.
۴- فراموش نکنید که پیش از آرتیستیک بودن کار، رساندن درست پیام به مخاطبان مشخص شده مهم است. هرچقدر که میتوانید خلاقیت بهخرج دهید. اما پیام را فدای خلاقیتتان نکنید. قرار است مشتری و کارش در مرکز توجه باشد، نه هنر شخصی شما!
۵- در صورتی که احساس کردید به طراح صحنه و لباس احتیاج دارید، دریغ نکنید! بسیاری از کارخانجات و حتا شرکتها وضعیت بصری خوبی ندارند و بر کیفیت تصویری کار شما تاثیر میگذارند. جعبههای دستمال کاغذی، قندانها، کتهای آویزان روی پشتی صندلی، نشان از شلختگی محیط دارند. نگذارید تاکید بر واقعی بودن شما را گول بزند. یک طراح صحنه خوب میتواند فضا را برای شما به نحوی چیدمان کند که آراستگی و واقعی بودن را یکجا داشته باشید.
۶- در کارهایی که قرار است مدیران و کارشناسان و… پیش روی دوربین قرار گیرند به لباسشان دقت کنید. هر مدیری لزوما خوشلباس نیست! در کاری شاهد بودم که کارشناس مورد نظر ترکیبی از کت و شلوار سفید و پیراهن زرد به تن داشت و بیش از آنکه کارشناسی متخصص جلوه کند، نیمرویی سخنگو بود!
۷- تجهیزاتتان را با دقت انتخاب کنید. پیش از فیلمبرداری از لوکیشن(ها) به همراه فیلمبردار و مدیرتولید بازدید کنید و ابزار مورد نظرتان را بسنجید. ویدئوهای شرکتی معمولا برآورد مالی پایینی دارند و اضافه شدن هر روز فیلمبرداری، به سادگی میتواند ضرر قابل توجهی به شما وارد کند. صدا را دست کم نگیرید. هر آنچه را که میتوانید سر صحنه بگیرید. پست پروداکشن ارتباطی به کم حوصلگی ندارد. قرار نیست چیزهایی را که میتوانید با کمی زحمت سر صحنه بگیرید با هزینه بالاتر و زمان بیشتر و شاید کیفیت پایینتر در پس تولید درست کنید.
۸- اگر کار به موسیقی نیاز دارد و بودجهای برای تولید آن ندارید، لااقل از موسیقی درست استفاده کنید. موسیقیهای تکراری و آشنا به راحتی میتوانند توجه مخاطب را به کار شما کاهش دهند. این نکات را جدی بگیرید:
– نقش موسیقی را تعیین کنید: اگر قرار است بحثی تکنیکال را مطرح کنید موسیقی نباید توجه مخاطب را از موضوع منحرف کند. موسیقی پس زمینه چنین سکانسهایی نباید دارای فراز و فرودهای پی در پی باشد.
– حدود موسیقی را بسنجید: آیا موسیقی انتخابی شما به انتقال پیام کمک میکند یا صرفا یک پرکنندهی صوتی است؟
– سبک موسیقی را درست انتخاب کنید: آیا موسیقی راک در یک مستند پزشکی مناسبتی دارد؟ آیا موزیک تکنو در فیلم آموزش کارمندان یک سازمان خدماتی کارکرد درستی خواهد داشت؟ آیا دستگاه شور با معرفی یک شرکت برنامهنویسی همخوانی دارد؟ آیا موسیقی بیکلام یک ترانه مشهور ذهن مخاطب را از موضوع اصلی و احیانا تخصصی دور نخواهد کرد؟
– از شروع موسیقی در ابتدای فیلم و از پایان قطعه در پایان فیلم استفاده کنید. ملودیها را در اوج فید یا کات نکنید. بگذارید شروع و پایان بندی موسیقیها نقش فیداین و فیداوت صوتی را برایتان بازی کنند. جامپهای صوتی در تمام طول فیلم آزاردهنده هستند. مگر به فراخور رساندن یک پیام خاص.
– البته بسیاری از فیلمسازان گوش و حافظه خوبی برای موسیقی دارند. اما گاهی یک دوست موزیکباز میتواند مرجع بسیار خوبی برای انتخاب موسیقی باشد. امیدوارم مثل من چندتایی دوست موزیکباز خوش حافظه داشته باشید!
– ترکهای مناسبی را که در طول روز میشنوید از قبل دستهبندی کنید. اینکار کمک میکند که کمتر به حافظه و جستوجو مراجعه کنید و مستقیما سر وقت آرشیو دستهبندی شدهتان بروید.
۹- ویدئوهای شرکتی به فراخور رسانه نمایشدهندهشان میتوانند دارای تیتراژ بلند یا کوتاه باشند. برای کارهای تحت وب معمولا از کوتاهترین تیتراژ استفاده میکنند. به هرحال تیتراژ پایانیای که هر فیلم دارد پیش از هر چیز نشان از تیمی حرفهای دارد که آن را خلق کردهاند.
توجه کنید که اگر فیلم قرار است تحت وب نمایش داده شود، شاید بخشی از یک کمپین دیجیتال مارکتینگ باشد. براساس توضیحات و استراتژی کمپین حرکت کنید. حتا قابلیت دانلود ویدئو از سایت مربوطه میتواند در استراتژی شما برای قرار دادن اطلاعات نوشتاری موثر باشد.
۱۰- تجربهی شخصی میگوید هر چه کوتاهتر، بهتر! اصل موضوع را بگویید و حاشیه نروید. حاشیه هم حاشیه درست میکند و هم تمرکز را از تضعیف میکند.
۱۱- از همان اول کاری را بنویسد که با توانایی و بودجه شما و تیمتان جور درمیآید. قول کارهایی را که به هردلیلی نمیتوانید از همان اول به مشتری ندهید. این قولها به طرز حیرتانگیزی در خاطر مشتری میمانند. با جزییات بصریِ آنچه که هنوز ساخته نشده در ذهن مشتری توقع ایجاد نکنید.
و اما یک نکتهی آخر و بسیار کلیدی: کارتان را باور کنید. لااقل تا تحویل پروژه باور کنید که شرکتی که برایش ویدئو میسازید بهترین شرکت دنیاست. با کارش همدلی کنید. آدمها و کارهایشان را دست نیاندازید. باور نداشتن شما به مشتری و کاری که انجام میدهد، در نهایت در فیلم تاثیرش را میگذارد. غرولندها و انتقادات را بگذارید برای بعد.
رچسب ها: تیزر، تیزر تبلیغاتی، ساخت موشن گرافیک، نمونه تیزر، تیزر اینستاگرام، تعرفه ساخت تیزر، قیمت ساخت تیزر، تعرفه پخش تیزر، پخش تیزر از تلویزیون، پخش تیزر از صدا و سیما، تیزر صدا و سیما، انیمیشن، تیزر رئال، معرفی شرکت ها، تیزر یک دقیقه ای، تبلیغات خلاق تعرفه تولید آگهی بازرگانی تعرفه تولید تیزر تبلیغاتی تعرفه ساخت آگهی تلویزیونی تعرفه ساخت تبلیغات تعرفه ساخت تبلیغات تلویزیونی تعرفه ساخت پیام بازرگانی تعرفه طراحی کمپین تبلیغاتی تولید تبلیغات بازرگانی تولید تبلیغات تلویزیونی قیمت ساخت آگهی تبلیغاتی قیمت ساخت تبلیغ هزینه تبلیغات صدا و سیما هزینه تولید آگهی های تبلیغاتی هزینه تولید رپرتاژ آگهی هزینه تولید فیلم مستند و صنعتی و تبلیغاتی و آموزشی هزینه ساخت تیزر هزینه ساخت فیلم تبلیغاتی هزینه طراحی ایده شرکت های تبلیغاتی شرکت تبلیغاتی کیان فیلم شرکت تبلیغاتی تیزر تبلیغات